نامهی هشتم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
سواد رقمی است که مرحوم شمسالمعالی نوشته چون از روزی که قادر بیچون و حاکم حُکمِ: کنفیکون (۱)، دیباچهٔ کتاب دارایی جهان را به نام نامی شهریار تاجدار موشّح (۲) ساخته و افسر فرمانروایی کیهان را به تارک (۳) مبارک پادشاه صاحب قِران مطرّز (۴) داشته دانشوران جهان را شهدِ نشاط در کام و صهبایِ (۵) مراد در جام است ما نیز به جهت تکثیر دعاگویان و توفیر (۶) شکرگزاران این دولت قوی مکنت و سلامتی ذاتِ اقدس و وجودِ مقدس، همت بر ترفیهِ...
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
سواد رقمی است که مرحوم شمسالمعالی نوشته چون از روزی که قادر بیچون و حاکم حُکمِ: کنفیکون (۱)، دیباچهٔ کتاب دارایی جهان را به نام نامی شهریار تاجدار موشّح (۲) ساخته و افسر فرمانروایی کیهان را به تارک (۳) مبارک پادشاه صاحب قِران مطرّز (۴) داشته دانشوران جهان را شهدِ نشاط در کام و صهبایِ (۵) مراد در جام است ما نیز به جهت تکثیر دعاگویان و توفیر (۶) شکرگزاران این دولت قوی مکنت و سلامتی ذاتِ اقدس و وجودِ مقدس، همت بر ترفیهِ...
نامهی پنجم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمسالمعالی به یکی از اعیان نوشته: فدایت شوم، این اوقات که آسمان بنای معاندت(1) و کجروی گذاشته و روزگار کمان گشاده به همین قدر راضی بودیم که گاهگاهی ادراک سعادت حضور سرکاری میکردیم و او را وقایهی(2) ناملایمات و سپر حوادث میدانستیم و زخمهای روزگار را از تشرف آستانه بوسی مرهم میجستیم بیخبر زآنکه نقش بند قضا در پس پرده نقشها دارد اینک لشکر نوبه(3) و عساکر(4) مرض بر حصار تن شبیخون آورده هردم زمانه داغ غمم بر جگر نهد داغی تمام...
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمسالمعالی به یکی از اعیان نوشته: فدایت شوم، این اوقات که آسمان بنای معاندت(1) و کجروی گذاشته و روزگار کمان گشاده به همین قدر راضی بودیم که گاهگاهی ادراک سعادت حضور سرکاری میکردیم و او را وقایهی(2) ناملایمات و سپر حوادث میدانستیم و زخمهای روزگار را از تشرف آستانه بوسی مرهم میجستیم بیخبر زآنکه نقش بند قضا در پس پرده نقشها دارد اینک لشکر نوبه(3) و عساکر(4) مرض بر حصار تن شبیخون آورده هردم زمانه داغ غمم بر جگر نهد داغی تمام...
نامهی اول (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
مرحوم شمسالمعالی نیریزی به یکی از اعاظم نوشته: روحی فداک(1)، هرگاه دماغ و حالتی و فراغ و التی داشته باشید افسانهی مرا گوش دهید و ماجرای مرا هوش، افسانه [ای] که کس نتواند شنیدنش صورت حال و تمثال(2) احوال بر این منوال است که در این روزها در گوشهای خزیده و طمع از عالم و آدم بریدهام و چشم توقع از صغیر و کبیر و برنا و پیر پوشیده و حجاب استغنا(3) بر چهرهی تمنّا کشیده دامن از مخالطت(4)...
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
مرحوم شمسالمعالی نیریزی به یکی از اعاظم نوشته: روحی فداک(1)، هرگاه دماغ و حالتی و فراغ و التی داشته باشید افسانهی مرا گوش دهید و ماجرای مرا هوش، افسانه [ای] که کس نتواند شنیدنش صورت حال و تمثال(2) احوال بر این منوال است که در این روزها در گوشهای خزیده و طمع از عالم و آدم بریدهام و چشم توقع از صغیر و کبیر و برنا و پیر پوشیده و حجاب استغنا(3) بر چهرهی تمنّا کشیده دامن از مخالطت(4)...
نامهی ششم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمسالمعالی به یکی از احباب خود نوشته یا حبیبالمشتاقین(1) یا سیدالعارفین(2)! فداک مَن عداک ورزقنی اللهُ لقاک(3) هرچند از شماره فزون است غم ولی تا دل تهی شود قدری برشمار نیست چه شد که یک بار آن عاقل را نسیان کامل روی نمود و تخم محبت و آشنایی جز بیگانگی ثمر نداد، قُرب مواصلت(4) به بُعد مهاجرت مبدل شد و عقدهی(5) غم و اَلَم غیر منحل(6) ماند با آن همه امید وفا جز جفا ظاهر نشد و با ادعای صفا وفایی...
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمسالمعالی به یکی از احباب خود نوشته یا حبیبالمشتاقین(1) یا سیدالعارفین(2)! فداک مَن عداک ورزقنی اللهُ لقاک(3) هرچند از شماره فزون است غم ولی تا دل تهی شود قدری برشمار نیست چه شد که یک بار آن عاقل را نسیان کامل روی نمود و تخم محبت و آشنایی جز بیگانگی ثمر نداد، قُرب مواصلت(4) به بُعد مهاجرت مبدل شد و عقدهی(5) غم و اَلَم غیر منحل(6) ماند با آن همه امید وفا جز جفا ظاهر نشد و با ادعای صفا وفایی...
نامهی سوم (از نامه های شمس المعالی نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمسالمعالی به یکی از اکابر نوشته: فهرست عرض و استدعای(1) بندهی مستمند و داعی نیازمند دولتخواه بلا اشتباه فلان آنکه چون اهل این شهر از صغیر و کبیر و برنا و پیر مراتب مرحمت و التفات سرکار والا نسبت به این افتاده ضعیف استدراک(2) کردهاند خصوصاً حکایت وعدهی التفاتی که در باب فلان فرمایش شد که التفات شود خلق شیراز هم غالباً فضول و هرزهاند بیخود در مقام سئوال و تحقیق حال برمیآیند و از بیگانه و...
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » شمس المعالی نیریزی-انجمن(میرزا اسحاق پسر میرزا احمد) » منشآت شمس المعالی نیریزی »
ایضاً مرحوم شمسالمعالی به یکی از اکابر نوشته: فهرست عرض و استدعای(1) بندهی مستمند و داعی نیازمند دولتخواه بلا اشتباه فلان آنکه چون اهل این شهر از صغیر و کبیر و برنا و پیر مراتب مرحمت و التفات سرکار والا نسبت به این افتاده ضعیف استدراک(2) کردهاند خصوصاً حکایت وعدهی التفاتی که در باب فلان فرمایش شد که التفات شود خلق شیراز هم غالباً فضول و هرزهاند بیخود در مقام سئوال و تحقیق حال برمیآیند و از بیگانه و...
شرح احوال و زندگانی شهاب الدین احمد بن جلال الدین عبداللّه حسینى
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز »
در کتاب ضوءاللامع به او نسبت «حسنی» داده شده و همچنین نسبت «نیریزی» او به اشتباه «تبریزی» آمده است. شهابالدین در سده ۹ ه. ق. میزیست. او نزد پدرش و برادرش جمال الدین محمد به فراگیری علم و معرفت پرداخت. چنانکه سخاوی گفته است: وی پس از آن به تدریس و تعلیم پرداخت؛ که ازجمله شاگردانش میتوان برده را نام برد. شهابالدین سرانجام در نیریز وفات یافت و در گورستانی که به «میر شهابالدین احمد» معروف است به خاک سپرده شد. آرامگاه...
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز »
در کتاب ضوءاللامع به او نسبت «حسنی» داده شده و همچنین نسبت «نیریزی» او به اشتباه «تبریزی» آمده است. شهابالدین در سده ۹ ه. ق. میزیست. او نزد پدرش و برادرش جمال الدین محمد به فراگیری علم و معرفت پرداخت. چنانکه سخاوی گفته است: وی پس از آن به تدریس و تعلیم پرداخت؛ که ازجمله شاگردانش میتوان برده را نام برد. شهابالدین سرانجام در نیریز وفات یافت و در گورستانی که به «میر شهابالدین احمد» معروف است به خاک سپرده شد. آرامگاه...
شرح احوال و زندگانی رکن بن نصیر نیریزی
دانشنامه مشاهیر » کاتبان و خوشنویسان نیریز » رکن بن نصیر نیریزی »
عبداللّه بن یحیى بن عبداللّه بن محمد بن احمد، ملقّب به رکن بن نصیر نیریزى، از خوشنویسان و کاتبانِ گمنام که در سده هشتم هجرى قمرى مى زیسته است. از شرح احوال و زندگانى وى هیچ اطلاعى در دست نیست. او کاتب نسخه اى از کتابِ نزهه الارواح و روضه الافراح است که توسط شمس الدین محمدبن محمود شهرزورى تألیف شده است. این نسخه در مجموعه جنگ رسائل کتابخانه حمیدیه به شماره 1 / 1447 و میکروفیلم...
دانشنامه مشاهیر » کاتبان و خوشنویسان نیریز » رکن بن نصیر نیریزی »
عبداللّه بن یحیى بن عبداللّه بن محمد بن احمد، ملقّب به رکن بن نصیر نیریزى، از خوشنویسان و کاتبانِ گمنام که در سده هشتم هجرى قمرى مى زیسته است. از شرح احوال و زندگانى وى هیچ اطلاعى در دست نیست. او کاتب نسخه اى از کتابِ نزهه الارواح و روضه الافراح است که توسط شمس الدین محمدبن محمود شهرزورى تألیف شده است. این نسخه در مجموعه جنگ رسائل کتابخانه حمیدیه به شماره 1 / 1447 و میکروفیلم...
شرح احوال و زندگینامه مایلی نیریزی
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » مایلی نیریزی »
هفت اقلیم قدیمترین منبعى است که در آن، نام مایلى آمده و از او با عنوان مولانا مایلى یاد شده است . بعد از آن، تقىالدین اوحدى بلیانى در تذکره مهم خود، عرفاتالعاشقین، به شرح احوال وى پرداخته. و او را«مولانا مایلى ایجى» خوانده است . منابع دیگر عموماً از این دو منبع اخذ کردهاند. مایلى در دوره شاه طهماسب صفوى (حک 930 - 984 ه . ق.) در نیریز مىزیسته است. در آن زمان میرزااحمدکفرانى اصفهانى...
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » مایلی نیریزی »
هفت اقلیم قدیمترین منبعى است که در آن، نام مایلى آمده و از او با عنوان مولانا مایلى یاد شده است . بعد از آن، تقىالدین اوحدى بلیانى در تذکره مهم خود، عرفاتالعاشقین، به شرح احوال وى پرداخته. و او را«مولانا مایلى ایجى» خوانده است . منابع دیگر عموماً از این دو منبع اخذ کردهاند. مایلى در دوره شاه طهماسب صفوى (حک 930 - 984 ه . ق.) در نیریز مىزیسته است. در آن زمان میرزااحمدکفرانى اصفهانى...
شرح حال شعله نیریزی
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » شعله نیریزی » شرح احوال و زندگانی شعله نیریزی »
علىرغم اینکه شعله نیریزى در سده 13 و ا وایل سده 14 ه . ق. مىزیسته، اما دانستههاى ما درباره زندگانى وى اندک و مبتنى است بر گزارشها و اطلاعاتى که برخى از تذکره نویسان فارس به دست دادهاند. محمدحسین شعاع الملک شیرازى در تذکره شعاعیه ؛ شیخ محمد مفید شیرازى متخلص به داور در تذکره مرآت الفصاحه و احمد دیوان بیگى شیرازى در حدیقهالشعرا به شرح احوال وى پرداخته و اشعارى نیز از او نقل کردهاند....
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » شعله نیریزی » شرح احوال و زندگانی شعله نیریزی »
علىرغم اینکه شعله نیریزى در سده 13 و ا وایل سده 14 ه . ق. مىزیسته، اما دانستههاى ما درباره زندگانى وى اندک و مبتنى است بر گزارشها و اطلاعاتى که برخى از تذکره نویسان فارس به دست دادهاند. محمدحسین شعاع الملک شیرازى در تذکره شعاعیه ؛ شیخ محمد مفید شیرازى متخلص به داور در تذکره مرآت الفصاحه و احمد دیوان بیگى شیرازى در حدیقهالشعرا به شرح احوال وى پرداخته و اشعارى نیز از او نقل کردهاند....
شرح احوال و زندگانی میر شهاب الدین نیریزی(به همراه شجره نامه)
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » میر شهاب الدین نیریزی »
میرشهاب الدین نیریزى فرزند نورالدین، فیلسوف فاضل، عالم عارف، فقیه و خوشنویس توانا که در سده 13 و اوایل سده 14 ه . ق. مىزیسته است. وى از نوادگان سیدقطبالدین نیریزى، عارف و عالم مشهور سلسله ذهبیه بود. شجرهنامه او به خط خودش در بخش پیوست این کتاب آورده شده است. در برخى منابع، از او با عنوان «سید شهاب الدین شیرازى» یاد شده است . القاب و عناوین بسیارى به وى نسبت دادهاند و او را،...
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » میر شهاب الدین نیریزی »
میرشهاب الدین نیریزى فرزند نورالدین، فیلسوف فاضل، عالم عارف، فقیه و خوشنویس توانا که در سده 13 و اوایل سده 14 ه . ق. مىزیسته است. وى از نوادگان سیدقطبالدین نیریزى، عارف و عالم مشهور سلسله ذهبیه بود. شجرهنامه او به خط خودش در بخش پیوست این کتاب آورده شده است. در برخى منابع، از او با عنوان «سید شهاب الدین شیرازى» یاد شده است . القاب و عناوین بسیارى به وى نسبت دادهاند و او را،...